توخولسکی مثال یه یهودی ِ فقیر ِ لهستانی رو میاره که از سر بی پولی نمی تونسته تحصیل کنه، اما عشق ریاضیات داشته. هرچی که دم دستش بوده رو می خوند، و برای خودش فکر می کرد و فکر می کرد. یه روزی به یه چیزی می رسه، فکر می کنه چیز جدیدی کشف کرده. اون موقع از شهر می زنه بیرون. اما تازه می فهمه چیزی که فکر می کرده کشف کرده خیلی خیلی وقت پیش به اسم ِ حساب دیفرانسیل کشفش کردن. اون وقت بود که اون مرد یهودی مرد. می گن سل گرفت. اما سل علت واقعی مرگش نبود. بعدش می گوید: عجیب از از همه وقتیه که آدم تنهاس. وقتی آدمی مثِ تو همیشه تنهاس، وقتی آدمی این قدر مدام تو خودش فرو می ره، وقتی آدمی این قدر فکر مردن رو می کنه، این قدر خودشو عقب می کشه و سعی می کنه از اون عقبا جلو رو ببینه، چنین آدمی بایست هم بگه که به اوج رسیده، بایست هم گمان کنه به جایی قدم گذاشته که تابه حال پای هیچ احدی بهش نرسیده. اما همیشه یه نفر یه درجه بیشتر از اونچه که در توان توست، صعود کرده. حتی خیلی بالاتر. اما آخرش میگه: این نبایست روحیه ت رو تضعیف کنه. صعود کن، برو بالا و بالاتر. اما بدون که نوکی برای این قله وجود نداره. بدون که برف پانخورده وجو نداره.
4 comments:
یه چیزای اینجا نوشته بودی که من خوندم و خیلی خوشم اومد از اون مهمونتو تنها آبشار خزه ای ایران چی شدن؟
خیلی قشنگ نوشته بودی تصویر سازیش عالی بود همه رو می تونستم ببینم.
---
اینکه نباید روحیت تضعیف بشه این که همیشه برف پا نخورده هم وجود داره یه ذره سخته , نیست؟
چقدر خوبه که این وبلاگ رو برگردونی
وقتی برایم ننویسی
من هم مخاطب خاص نیستم
برفِ پا نخورده رو بهش ايمان دارم ، يعني هست ؛ حتما هنوز هست و خواهد بود ، تو بگو حتي هزار قرن بعد! هس هنوزم. حتي برفيِ پا خورده يي كه روش برف نشسته و جاپاي قبليو بارها نقض كرده . ميدوني چي ميگم؟ دنيا نامحدودتر ازين حرفاس پسر..
+كامنت باكست هنوز با من درگيره. يا كد نميده يا بلكل نمياد. فرقيم واسش نداره فاير فاكس اوپرا اكسپلورر و الخ... چنروز پيش نذاش بكامنتم
می دونی آستیگمات چیه؟ من همیشه به خودم میگفتم همیشه یکی بوده که شرایط بدتر از تورو داشته و از پسش اومده پس تو هم می تونی، حالا همون از این ورش اذیتم میکنه
Post a Comment