نمیدانم از دلتنگی عاشقترم
یا از عاشقی
دلتنگتر!
فقط میدانم
در آغوش منی
بی آنکه باشی
و رفتهای
بی آنکه نباشی.
یا از عاشقی
دلتنگتر!
فقط میدانم
در آغوش منی
بی آنکه باشی
و رفتهای
بی آنکه نباشی.
عيد امسال هم
میتوانم تنهايی سوت بزنم
همين که بدانم هستی
آسمان را پر از پرنده میبينم.
لبخند يادت نرود!
همين که بدانم هستی
آسمان را پر از پرنده میبينم.
لبخند يادت نرود!
تشنهام
و تو نیستی.
مثل آب باران
گودی کمرم را
با نوازش دستهات
پر میکنم
تا از خشکسالی نبودنت
زنده برهم.
دستهات مال کمر من؟
و تو نیستی.
مثل آب باران
گودی کمرم را
با نوازش دستهات
پر میکنم
تا از خشکسالی نبودنت
زنده برهم.
دستهات مال کمر من؟
از اين تنهايی هزارساله
خستهام
از بس تنهايی غذا خوردهام
تا لقمهای نان به دهن میگذارم
باران شروع میشود
و من چتر ندارم
تو را دارم.
خستهام
از بس تنهايی غذا خوردهام
تا لقمهای نان به دهن میگذارم
باران شروع میشود
و من چتر ندارم
تو را دارم.
..
میدانی؟
میدانی چرا بند نمیآيد
اين باران؟
خدا از خجالت آب شده.
میدانی چرا بند نمیآيد
اين باران؟
خدا از خجالت آب شده.
/عباس معروفی